برای افزایش شادی حاصل از یک تجربه:
ابتدا باید آن تجربه را پیشبینی کنیم: پیشبینی کنیم که در اینلحظه از انجام چه چیزی لذت خواهیم برد. مثلا من اگر الان یک تکه شکلات بخورم شاد میشوم.
ضمن انجام، آن را درک کنیم: وقتی شکلات را روی زبانم میگذارم با تماموجود مزه آن را حس کرده و از آن لذت میبرم.
شادی حاصل را بیان کنیم: به دوستم میگویم جایت خالی چه شکلاتی خوردم. خیلی مزه داد. آن خاطره شاد را به یاد بیاوریم:گاهی آن را یادآوری میکنم و یاد و خاطره آن لذت را زنده نگه میدارم.
داستان:دوستی آخر هفته غذای مفصلی برای خود درست کرده بود، با پیشغذا و پسغذا و سالاد و غیره. وقتی عکس سفرهاش را نشانم داد، گفتم چقدر خوب خودت را تحویل گرفتهای.گفت من کل هفته آینده درگیر امتحانم و میدانم قوت غالبم تخممرغ خواهد بود.این غذاها را درست کردم تا یاد و خاطره شاد آنها کل هفته همراهم باشد. |
اهمیت زنده نگهداشتن خاطرات شاد راهکار خردمندانهای برای تزریق حس شادی در هرلحظه است.
به خاطر آوردن لحظات شاد گذشته موجب ارتقاءِ شادی در زمان حال میشود. وقتی موضوع مثبتی را به خاطر میآورید، توجهتان بر لحظات مثبت آن متمرکز میشود و بهاینترتیب.
این یادآوریها موارد مثبت را تقویت کرده و موارد منفی را به حداقل میرسانند.
مردم شاد وقایع شاد را بهتر به خاطر میسپارند. مردم ناشاد وقایع غمانگیز را بهتر به خاطر میسپارند. |
افراد افسرده نیز به اندازه دیگران از تجربیات خوب برخوردارند، فقط آن تجربیات زیبا را به یاد نمیآورند.
علاوهبر ایجاد خاطرات شاد، سه راهبرد زیر را برای شاد بودن به کار ببرید:
راهبرد اول: عادات و سنتها
سنتها و عادات خوب خانوادگی را دنبال کنید. اگر در خانوادهتان سنتهای خوب و لذتبخش ندارید، وقت آن رسیده است که این سنتها را بسازید.
راهبرد دوم: سختی وظایفی را که دیگران ممکن است داشته باشند درک کنید.
باید بیاموزیم که احساسات واقعی دیگران را بپذیریم و آگاه باشیم که این احساسات ممکن است ناشی از وظایف و موقعیتهای سختی باشد که آنها دارند.
هرگز احساساتی از قبیل خشم، رنجش، ترس یا بیزاری دیگران را تکذیب نکنید یا با این احساسات به مبارزه برنخیزید.
بلکه سعی کنید آن احساسات را درک کنید و خودتان را بهجای آن فرد قرار دهید.
متخصصان معتقدند که بیتوجهی به احساسات آزاردهنده، موجب تحکیم آنها میشود؛ درحالیکه که درک آن احساسات، باعث بازگشت احساسات خوب میشود. |